مدیریت ریسک – ریسک تجاری، قرار گرفتن یک شرکت یا سازمان در معرض عواملی است که باعث کاهش سود یا شکست آن می شود. هر چیزی که توانایی یک شرکت را برای دستیابی به اهداف مالی خود تهدید کند، یک ریسک تجاری محسوب می شود. عوامل زیادی وجود دارند که می توانند برای ایجاد ریسک تجاری همگرا شوند. گاهی اوقات این رهبری یا مدیریت ارشد یک شرکت است که موقعیت هایی را ایجاد می کند که یک کسب و کار ممکن است در معرض خطر بیشتری قرار گیرد. در ادامه با آیسان تک همراه باشید.
با این حال، گاهی اوقات علت ریسک خارج از یک شرکت است. به همین دلیل، غیرممکن است که یک شرکت به طور کامل خود را از خطر محافظت کند. با این حال، راههایی برای کاهش خطرات کلی مرتبط با فعالیت یک کسبوکار وجود دارد. اکثر شرکت ها این کار را با اتخاذ یک استراتژی مدیریت ریسک انجام می دهند.
مدیریت ریسک در کسب و کار
مدیریت ریسک به اطلاق استراتژیها و فرآیندهایی برای شناسایی، ارزیابی، کنترل و مدیریت ریسکهای مربوط به فعالیتها و عملکرد سازمان میپردازد. ریسکها میتوانند عوامل خطرناک و ناخواسته ایجاد مشکلات مالی، عملیاتی، حقوقی و استراتژیک برای سازمان باشند. مدیریت ریسک در بخشهای مختلف سازمان انجام میشود و به طور کلی برای حفظ ارزش سازمان و رسیدن به اهداف تعیین شده استفاده میشود.
درک ریسک کسب و کار
هنگامی که یک شرکت درجه بالایی از ریسک تجاری را تجربه می کند، ممکن است توانایی آن را برای ارائه بازدهی کافی به سرمایه گذاران و سهامداران مختل کند. به عنوان مثال، مدیر عامل یک شرکت ممکن است تصمیمات خاصی بگیرد که بر سود آن تأثیر می گذارد، یا مدیر عامل ممکن است رویدادهای خاصی را در آینده به طور دقیق پیش بینی نکند که باعث ضرر یا شکست کسب و کار شود.
ارتباط مدیریت ریسک و حسابداری در تجارت
در حوزه حسابداری و مدیریت ریسک، تلاش میشود تا با استفاده از روشها و فرآیندهای مناسب، ریسکهای مربوط به امور مالی و عملیاتی شرکت شناسایی و کنترل شوند. این شامل ارزیابی ریسکهای مالی و تهیه گزارشهای مالی دقیق، استفاده از فناوری اطلاعات برای بهبود فرآیندهای حسابداری و کاهش خطاها، تعیین وضعیت مالی سازمان و طراحی سیستمهای کنترل داخلی برای جلوگیری از تقلبها و خطاهای مالی است.
به طور کلی، حسابداری و مدیریت ریسک هر دو بخش مهمی از فعالیتهای مدیریتی سازمان هستند. حسابداری برای ثبت و گزارش دقیق تراکنشهای مالی استفاده میشود، در حالی که مدیریت ریسک برای شناسایی، ارزیابی و کنترل ریسکهای مالی و عملیاتی استفاده میشود. این دو حوزه با همکاری و هماهنگی میتوانند به بهبود عملکرد و مدیریت موثرتر سازمان کمک کنند.
اهمیت مدیریت ریسک در کسب و کار
مدیریت ریسک در کسب و کار اهمیت بسیاری دارد و به عنوان یک عامل بحرانی در موفقیت و پایداری سازمانها مطرح است. در زیر به برخی از اهمیتهای مدیریت ریسک در کسب و کار میپردازم:
کاهش خطر
یکی از اهمیتهای بزرگ مدیریت ریسک در کسب و کار، کاهش خطرات مالی، عملیاتی، حقوقی و استراتژیک است. با شناسایی و ارزیابی ریسکها و اتخاذ تدابیر مناسب، سازمان میتواند خطرات را به حداقل برساند و از وقوع مشکلات جدی جلوگیری کند.
افزایش قابلیت اطمینان
مدیریت ریسک باعث افزایش قابلیت اطمینان سازمان میشود. با بهبود فرآیندها، کنترلها و سیستمهای مدیریتی، سازمان به صورت موثرتری عمل میکند و برای رسیدن به اهداف خود بیشتر اعتماد به نفس خواهد داشت.
حفظ سودآوری
مدیریت ریسک به شرکتها کمک میکند تا مشکلات مالی و عملیاتی را به حداقل برسانند و برنامهریزی مناسبی برای مقابله با ریسکها داشته باشند. این منجر به حفظ سودآوری و رشد پایدار سازمان خواهد شد.
ایجاد مزیت رقابتی
سازمانهایی که مدیریت ریسک خوبی دارند، قادر خواهند بود بازارها را بهتر پوشش دهند و در مقابل ریسکها و نوسانات بازار مقاومت نشان دهند. این موجب ایجاد مزیت رقابتی برای سازمان میشود.
افزایش اعتماد سهامداران
مدیریت ریسک منجر به افزایش اعتماد سهامداران، بانکها، و سایر شرکای تجاری میشود. آنها به دلیل داشتن استراتژیهای مدیریت ریسک قویتر و قابلیت مقابله با مشکلات، به سازمان اعتماد بیشتری خواهند داشت.
به طور خلاصه، مدیریت ریسک در کسب و کار اهمیت بسیاری دارد که شامل کاهش خطر، افزایش قابلیت اطمینان، حفظ سودآوری، ایجاد مزیت رقابتی و افزایش اعتماد سهامداران است. با انجام مدیریت ریسک به صورت جامع و مؤثر، سازمان میتواند در برابر مشکلات و ریسکهای مختلف مقاومت کرده و به موفقیت و رشد پایدار دست یابد.
بیشتر بخوانید:
بیزینس پلن چیست؟ چگونه یک بیزینس پلن موثر بنویسیم؟
مدیریت موجودی | مزایا و انواع آن
تفاوت زنجیره تامین و زنجیره ارزش چیست؟
پخش مویرگی چیست؟ تفاوت پخش گرم و پخش سرد
راه کارهای مدیریت ریسک
راهکارهای مدیریت ریسک در کسب و کار شامل مجموعهای از روشها، فرآیندها و ابزارهایی است که برای شناسایی، ارزیابی، کنترل و مدیریت ریسکهای مختلف استفاده میشود. در ادامه، به برخی از راهکارهای مدیریت ریسک در کسب و کار میپردازم:
شناسایی ریسکها
یکی از اولین قدمها در مدیریت ریسک، شناسایی ریسکهای ممکن است. این شامل شناسایی خطرات مالی، عملیاتی، حقوقی و استراتژیک است که میتوانند بر کسب و کار تأثیر بگذارند. برای شناسایی ریسکها، میتوان از روشهای مختلفی مانند تحلیل SWOT، تحلیل PESTEL، تحلیل فرصتها و تهدیدها (THREATS) و تحلیل تأثیر و احتمال (Impact-Probability Analysis) استفاده کرد.
ارزیابی ریسکها
پس از شناسایی ریسکها، میبایست این ریسکها را ارزیابی کنید. ارزیابی ریسکها شامل تخمین احتمال وقوع ریسک و تأثیر آن بر سازمان است. این ارزیابی میتواند به صورت کمی (استفاده از اعداد و آمار) یا کیفی (بر اساس تجربه و تخمین) انجام شود.
طراحی راهکارهای کنترل
پس از ارزیابی ریسکها، باید راهکارهایی برای کنترل و مدیریت این ریسکها طراحی شود. این شامل اتخاذ تدابیر احترازی و پیشگیرانه، ایجاد سیستمهای کنترل داخلی مؤثر، ایجاد طرحهای بحرانی، استفاده از بیمه و محصولات مالی مشابه و تأسیس تیمهای مدیریت ریسک است.
برنامهریزی برای مدیریت ریسک
برنامهریزی مناسب برای کنترل ریسک بسیار اهمیت دارد. این شامل تعیین اولویت ریسکها، تعیین مسئولیتها و وظایف، تخصیص منابع مالی و انسانی، تدوین طرحهای عملیاتی و برنامههای آموزشی است.
پایش و ارزیابی مداوم
مدیریت ریسک یک فرآیند پویا است و نیاز به پایش و ارزیابی مداوم دارد. سازمان باید ریسکها را به صورت دورهای بررسی کند، اثربخشی راهکارهای کنترل را ارزیابی کند و در صورت نیاز تغییراتی در راهکارها ایجاد کند.
عوامل تأثیرگذار بر ریسک کسب و کار
ریسک کسب و کار تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار می گیرد که عبارتند از:
- ترجیحات مصرف کننده، تقاضا و حجم فروش
- قیمت هر واحد و هزینه های ورودی
- رقابت
- فضای کلی اقتصادی
- قوانین و مقررات دولتی
شرکتی با میزان ریسک تجاری بالاتر ممکن است تصمیم بگیرد که ساختار سرمایه ای با نسبت بدهی پایین تر اتخاذ کند تا اطمینان حاصل شود که می تواند همیشه به تعهدات مالی خود عمل کند. با نسبت بدهی پایین، زمانی که درآمد کاهش می یابد، شرکت ممکن است نتواند بدهی خود را تامین کند (و این ممکن است منجر به ورشکستگی شود). از سوی دیگر، زمانی که درآمدها افزایش می یابد، شرکتی با نسبت بدهی پایین سود بیشتری را تجربه می کند و می تواند به تعهدات خود ادامه دهد.
محاسبه ریسک
برای محاسبه ریسک، تحلیلگران از چهار نسبت ساده استفاده می کنند: حاشیه سهم، اثر اهرم عملیات، اثر اهرم مالی و اثر اهرم کل. برای محاسبات پیچیده تر، تحلیلگران می توانند از روش های آماری استفاده کنند. ریسک تجاری معمولاً به یکی از چهار راه رخ می دهد:
- ریسک استراتژیک
- ریسک انطباق
- ریسک عملیاتی
- ریسک شهرت
انواع ریسک کسب و کار
ریسک استراتژیک
زمانی به وجود می آید که یک کسب و کار بر اساس مدل یا طرح تجاری خود عمل نکند. زمانی که یک شرکت بر اساس مدل کسب و کار خود عمل نمی کند، استراتژی آن در طول زمان کمتر موثر می شود و ممکن است برای رسیدن به اهداف تعریف شده خود دچار مشکل شود. به عنوان مثال، اگر والمارت از نظر استراتژیک خود را به عنوان یک ارائه دهنده کم هزینه قرار دهد و تارگت تصمیم بگیرد که قیمت های والمارت را کاهش دهد، این به یک ریسک استراتژیک برای والمارت تبدیل می شود.
ریسک انطباق
شکل دوم ریسک تجاری به عنوان ریسک انطباق شناخته می شود. ریسک انطباق در درجه اول در صنایع و بخش هایی که به شدت تحت نظارت هستند، بروز می کند. به عنوان مثال، در صنعت شراب، یک سیستم توزیع سه سطحی وجود دارد که عمدهفروشان در ایالات متحده را ملزم میکند تا شراب را به خردهفروشی بفروشند (که سپس آن را به مصرفکنندگان میفروشد). این سیستم کارخانه های شراب سازی را از فروش مستقیم محصولات خود به فروشگاه های خرده فروشی در برخی ایالت ها منع می کند.
با این حال، بسیاری از ایالت های ایالات متحده وجود دارند که این نوع سیستم توزیع را ندارند. ریسک انطباق زمانی به وجود می آید که یک برند نتواند الزامات فردی دولتی را که در آن فعالیت می کند درک کند. در این شرایط، یک نام تجاری در معرض خطر عدم انطباق با قوانین توزیع خاص دولت است.
ریسک عملیاتی
سومین نوع ریسک تجاری، ریسک عملیاتی است. این ریسک از درون شرکت ناشی می شود، به ویژه زمانی که عملیات روزانه یک شرکت انجام نشود. به عنوان مثال، در سال 2012، بانک چندملیتی HSBC با درجه بالایی از ریسک عملیاتی مواجه شد و در نتیجه، زمانی که تیم عملیات داخلی ضد پولشویی آن نتوانست به اندازه کافی پولشویی در مکزیک را متوقف کند، جریمه زیادی از سوی وزارت دادگستری ایالات متحده متحمل شد.
بیشتر بخوانید:
حقوق اداره کار ۱۴۰۲ چقدر است؟ جدول حداقل حقوق و مزایا وزارت کار ۱۴۰۲
بهترین نرم افزار حسابداری برای کسب و کارها
سامانه مودیان و پایانه های فروشگاهی
ریسک شهرت
هر زمان که شهرت یک شرکت از بین می رود، چه به دلیل یک رویداد که نتیجه یک ریسک تجاری قبلی بوده است یا در اثر یک اتفاق متفاوت، خطر از دست دادن مشتریان و رنج وفاداری به برند خود را تهدید می کند.
چالشهای مدیریت ریسک
مدیریت ریسک در کسب و کار با چالشهایی مواجه میشود که برای اجرای موفقانه این فرآیند باید در نظر گرفته شوند. در زیر به برخی از چالشهای مدیریت ریسک در کسب و کار اشاره میکنم:
عدم قدرت پیشبینی در مدیریت ریسک
ریسکها در محیط کسب و کار غیرقابل پیشبینی هستند و ممکن است در هر زمان و بدون هشدار قابل تغییر باشند. این امر باعث میشود که مدیران و تیمهای مدیریت ریسک با محدودیت در تشخیص و ارزیابی ریسکها مواجه شوند.
پیچیدگی محیط و مدیریت ریسک
محیط کسب و کار امروزی پر از پیچیدگیها است، از جمله رقابت شدید، تغییرات سریع در فناوری، قوانین و مقررات، تغییرات در علایق مشتریان و غیره. این پیچیدگیها باعث میشود تشخیص و ارزیابی ریسکها دشوارتر شود و راهکارهای مدیریتی نیازمند انعطاف و سازگاری با محیط باشند.
عدم دسترسی به اطلاعات کافی
یکی از چالشهای مدیریت ریسک در کسب و کار، عدم دسترسی به اطلاعات کافی و دقیق است. برای تصمیمگیری موثر در مورد ریسکها، نیاز به اطلاعات دقیق و بهروز از منابع مختلف دارید. اما ممکن است این اطلاعات در دسترس نباشند و تصمیمگیری مبتنی بر آنها دچار خطرات باشد.
مقاومت در برابر تغییر
مدیریت ریسک ممکن است نیازمند تغییراتی در فرهنگ سازمانی، سیاستها و فرآیندها باشد. اما معمولاً مقاومت در برابر تغییر در سازمانها وجود دارد که میتواند موانعی برای اجرای مؤثر مدیریت ریسک ایجاد کند.
عدم تعهد مدیریتی
برای موفقیت مدیریت ریسک، تعهد و اهمیتی که توسط مدیران و رهبران سازمان قائل میشوند بسیار مهم است. در صورتی که مدیران اهمیت کافی به مدیریت ریسک ندهند و تعهد کمی در این زمینه نشان دهند، احتمال بروز ریسکهای جدی و اثرات منفی بر سازمان افزایش خواهد یافت.
برای مواجهه با این چالشها، میتوان از استراتژیهایی مانند ایجاد فرهنگ مدیریت ریسک در سازمان، آموزش و آگاهیبخشی، تعیین مسئولیت و وظایف مدیریت ریسک، استفاده از فناوری اطلاعات و ابزارهای مدیریت ریسک مناسب استفاده کرد. همچنین، رویکردهای انعطافپذیر و هماهنگی بین تمامی بخشهای سازمان نیز میتواند در مدیریت بهتر ریسکها کمک کند.